ترسهای کودکان جزو بخشی طبیعی از رشد آنها هستند و هر مقطع سنی با خود نوعی از اضطراب و بحرانهای سازگاری میآورد. این ترسها ممکن است در طول زمان تغییر کنند و اغلب به عوامل مختلفی از جمله تجربیات روزمره، وضعیت عاطفی کودک، و حتی نگرش والدین نسبت به ترسها بستگی داشته باشند. شناسایی و مدیریت این ترسها میتواند به کودک کمک کند تا احساسات خود را بهتر درک کرده و در موقعیتهای ترسناک رفتار بهتری از خود نشان دهد.
روان شناسی گفتگو و رفتار با کودک
در مواجهه با ترسهای کودک، باید او را برای مواجهه با موقعیتهای ترسناک آماده کنید. یکی از روشهای مؤثر این است که قبل از مواجهه کودک با موقعیتهای ترسناک، او را با شرایط مشابه آشنا کنید. برای مثال، اگر احتمال میدهید که کودک شما از صدای رعد و برق میترسد، در یک روز طوفانی او را به حیاط ببرید و برایش توضیح دهید که چه چیزی در حال اتفاق افتادن است. با این روش، کودک میتواند به تدریج با شرایط آشنا شده و احساس کنترل بیشتری بر ترسهای خود پیدا کند.
شرایط سنی کودک و انواع ترس ها
ترسهای کودک با توجه به سن و مراحل رشدی آنها متفاوت است. در سنین مختلف، ترسهای خاصی به طور طبیعی بروز میکنند که والدین باید با آگاهی از آنها، واکنش مناسبی نشان دهند. برای مثال، نوزادان از شش ماهگی به بعد بیشتر به غریبهها و جدایی از مادر حساس میشوند. در این دوران، ترس از غریبهها به سرعت بروز میکند و ممکن است به ترسی گذرا از افراد ناآشنا تبدیل شود.
در کودکان پیشدبستانی، ترسها بیشتر به احساس امنیت و کنترل بر محیط اطراف مربوط میشود. این کودکان ممکن است از تاریکی، سر و صدای بلند، یا هیولاها بترسند. اما با افزایش سن، ترسها به مسائل جدیتری مانند تصادفات، بیماری، مرگ یا فقدان نزدیکان تبدیل میشود. به این ترتیب، ترسها در هر سن با توجه به تجربیات و تغییرات رشدی کودک تغییر میکند.
گفتگو با کودک در مورد ترس ها و نگرانی هایش
یکی از مهمترین روشها برای مقابله با ترسهای کودک، ایجاد فضای مناسب برای گفتگو است. باید کودک را تشویق کنید تا درباره ترسها و نگرانیهای خود صحبت کند و احساساتش را به شما منتقل کند. در این گفتگوها، میتوانید به کودک توضیح دهید که بسیاری از ترسها ناشی از تصورات نادرست است و چیزی به اسم هیولا وجود ندارد.
هنگام صحبت با کودک در مورد ترسها، سعی کنید از روشهای غیرمستقیم استفاده کنید. به جای گشتن در اتاق برای نشان دادن اینکه هیولایی وجود ندارد، از توضیحات کلامی استفاده کنید تا کودک متوجه شود که ترسهای او غیرواقعی هستند. این روش کمک میکند تا کودک اعتماد بیشتری به شما پیدا کرده و توانایی مقابله با ترسهای خود را کسب کند.
پرهیز از بی ارزش کردن ترس کودک
یکی از اشتباهات رایج والدین این است که ترسهای کودک را دستکم میگیرند یا آنها را به سخره میگیرند. برای مثال، ممکن است برخی والدین فکر کنند ترس از تاریکی یا هیولاها برای کودک بیاهمیت است و به سادگی آن را نادیده بگیرند. اما باید بدانید که ترس کودک از مسائل مختلف، حتی اگر به نظر شما بیارزش باشد، کاملاً واقعی است و باید جدی گرفته شود. وقتی والدین به ترس کودک بیاعتنا باشند یا او را مسخره کنند، نه تنها ترس کودک برطرف نمیشود، بلکه ممکن است اعتماد به نفس او کاهش یابد و احساس شرمندگی یا گناه کند.
استفاده از تقویت کننده ها و پاداش
یکی از روشهای مؤثر برای کمک به کودک در غلبه بر ترسها، استفاده از تقویتکنندهها و پاداشها است. برای مثال، میتوانید یک جدول شجاعت طراحی کنید و هر بار که کودک توانست با موفقیت به ترس خود غلبه کند، در جدول علامتی مثبت بزنید. به تدریج و با افزایش زمان مواجهه با ترسها، کودک احساس موفقیت خواهد کرد.
برای مثال، اگر کودک از تاریکی میترسد، میتوانید ابتدا مدت زمان کمی در اتاق تاریک نگه دارید و هر شب یک دقیقه به آن اضافه کنید. با موفقیتهای کوچک و تشویقهای منظم، کودک به تدریج ترس خود را پشت سر خواهد گذاشت.
استرس در کودکان و درمان آن
استرس در کودکان، بهویژه در سنین دبستان، مسئلهای بسیار رایج است. علائم استرس در کودکان ممکن است بهصورت تغییرات رفتاری، بیقراری یا لجبازی بروز پیدا کند. استرس مزمن میتواند تأثیرات منفی زیادی بر رشد کودک بگذارد و حتی منجر به بیماریهای روانی یا اختلالات رفتاری شود. بنابراین، والدین باید به دقت عوامل استرسزا را شناسایی کرده و در صورت لزوم، به کودک کمک کنند تا با آنها مقابله کند.
در درمان استرس در کودکان، نیاز است تا والدین با صبر و درک احساسات کودک، به او کمک کنند تا با تغییرات رفتاری خود مقابله کرده و محیطی امن و آرام برای رشد کودک فراهم کنند.
نتیجه گیری
ترسها و اضطرابهای کودکان بخش طبیعی از رشد آنها هستند و با توجه به سن و تجربیات مختلف تغییر میکنند. والدین با آگاهی از انواع ترسها و نگرانیهای کودکان، میتوانند از روشهای مؤثر برای کمک به کودک در غلبه بر ترسها و استرسها استفاده کنند. اهمیت حمایت عاطفی، تشویق کودک و نادیده نگرفتن احساسات او در فرآیند رشد بسیار زیاد است. با توجه به این نکات، والدین میتوانند به کودک خود کمک کنند تا در مواجهه با ترسها و اضطرابها احساس قدرت و کنترل بیشتری پیدا کند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟
ارسال دیدگاه