پیدایش زبان انسانی یکی از بزرگترین اسرار در تاریخ تکامل بشر است. پژوهشگران همواره بهدنبال کشف نقطهی آغاز این توانایی شگفتانگیز بودهاند. یکی از نظریههای نوظهور میگوید گفتوگوی بزرگسالان با نوزادان، که در همه فرهنگها رایج است، ممکن است نقشی بنیادی در شکلگیری زبان ایفا کرده باشد. این رفتار که به طور طبیعی در بین انسانها دیده میشود، در سایر گونههای جانوری تقریباً بیسابقه است.
برخلاف ما انسانها که به طور ناخودآگاه با نوزادان حرف میزنیم، میمونها – حتی نزدیکترین خویشاوندان ما – تقریباً هیچ گفتوگویی با نوزادانشان ندارند. همین تفاوت بنیادین ممکن است کلید درک چگونگی آغاز زبان در انسان باشد.
زبان آموزی از راه ارتباط فعال؛ تمایز انسان با دیگر پستانداران
توانایی انسان در برقراری ارتباط کلامی، تنها محدود به تولید صدا نیست، بلکه نیاز به یادگیری ساختار و معنا نیز دارد. نوزادان انسان برای زبانآموزی نهتنها به شنیدن، بلکه به تعامل فعال با اطرافیان نیاز دارند. این در حالی است که اکثر جانوران، از جمله میمونهای بیدم، به چنین تعاملاتی وابسته نیستند.
در بررسیهای انجامشده:
- شامپانزهها گاهی میتوانند صداهای ساده را با هم ترکیب کنند و پیام جدیدی بسازند.
- اما انسانها از همان ابتدای تولد، با آواهای پیچیده و ساختارمند احاطه میشوند.
- بزرگسالان در تعامل با نوزادان از لحنی آهنگین، پرانرژی، تکرارهای زیاد و آواهای کشیده استفاده میکنند.
- این گفتار به تدریج، بستر یادگیری زبان را در ذهن کودک شکل میدهد.
- همین شیوهی ارتباطی است که تفاوت اساسی بین انسان و دیگر پستانداران را آشکار میکند.
پژوهشی میدانی در دل طبیعت؛ از جنگل های آفریقا تا قبایل آمازون
برای کشف ریشههای زبان، گروهی از دانشمندان رفتار نوزادان انسان و میمون را در زیستگاههای طبیعی مقایسه کردند. آنها به جای تکیه بر مشاهدات آزمایشگاهی، به دل محیطهای بومی رفتند و رفتار طبیعی گونهها را ثبت کردند. این مطالعه گسترده در نقاط مختلف جهان صورت گرفت:
- در جمهوری دموکراتیک کنگو، بونوبوها زیر نظر قرار گرفتند.
- در اوگاندا، شامپانزهها مورد بررسی قرار گرفتند.
- دادههایی از گوریلهای آفریقا و اورانگوتانهای اندونزی نیز اضافه شد.
- همزمان، رفتار انسانها در مناطق دورافتاده مانند آمازون، گینهی نو، نپال و سوئیس ثبت شد.
این رویکرد بینفرهنگی نشان داد که گفتار با نوزادان، رفتاری جهانشمول در بین انسانها است، در حالیکه در میمونها تقریباً اثری از آن دیده نمیشود.
تفاوت فاحش در میزان گفت و گوی بزرگ سالان با نوزادان
دادههای جمعآوریشده بهروشنی نشان دادند که نوزادان انسان چند صد برابر بیشتر از نوزادان میمون، مخاطب گفتار مستقیم قرار میگیرند. این ارتباط گسترده، پایهای برای رشد شناختی و زبانی نوزادان ایجاد میکند.
بر اساس این پژوهش:
- نوزادان انسان، ۶۹ برابر بیشتر از شامپانزهها و ۳۹۹ برابر بیشتر از بونوبوها، گفتار کودکمحور دریافت میکنند.
- در برخی فرهنگها، نوزادان هر چند دقیقه یکبار مورد خطاب قرار میگیرند.
- حتی نوزادانی که هنوز توانایی صحبتکردن ندارند، به لحن و آهنگ گفتار بزرگترها واکنش نشان میدهند.
- در مقابل، میمونهای بیدم مانند شامپانزهها و گوریلها بهندرت نوزاد خود را صدا میزنند، حتی در مواردی مادر هیچ ارتباط صوتی با فرزند ندارد.
گفتار کودک محور؛ ابزاری تکاملی برای آموزش زبان
گفتار بزرگترها با نوزادان، معمولاً دارای ویژگیهایی چون آهنگ بالا، تکرار زیاد، و کشش آواها است. این شیوه که در تمام فرهنگها دیده میشود، تنها راه دلبری از نوزاد نیست، بلکه ابزاری تکاملی برای آمادهسازی ذهن کودک برای یادگیری زبان محسوب میشود.
مطالعات نشان دادهاند که:
- نوزادان، حتی پیش از درک واژگان، به لحن آهنگین و ساختار منظم گفتار پاسخ میدهند.
- این پاسخها باعث تقویت پیوندهای اجتماعی و افزایش یادگیری فعال میشوند.
- گفتار کودکمحور به نوزادان کمک میکند تا الگوهای زبانی، دستور زبان و ساختار جمله را بهتدریج بیاموزند.
- به نظر میرسد این رفتار از ابزارهای کلیدی در تکامل زبان انسانی بوده است.
انعطاف پذیری مغز نوزاد انسان؛ فرصتی طلایی برای زبان آموزی
یکی از تفاوتهای کلیدی میان نوزادان انسان و دیگر پستانداران، رشد کندتر مغز در انسان است. همین کندی، دورهی بیشتری برای یادگیری ایجاد میکند که فرصت طلایی برای آموزش زبان به شمار میرود. مغز نوزاد در این دوران، بسیار انعطافپذیر و مستعد یادگیری است.
نکات قابل توجه:
- نوزادان انسان به دلیل ناتوانی طولانیتر، نیازمند تعامل بیشتر با والدین هستند.
- این تعامل روزانه، زمینهساز یادگیری زبان و شناخت اجتماعی میشود.
- مغز در سالهای ابتدایی، به شدت تحت تأثیر محرکهای زبانی محیط قرار میگیرد.
- به همین دلیل است که حتی در غیاب آموزش رسمی، کودک بهسادگی زبان مادری خود را فرامیگیرد.
آیا نشانه های آغازین گفتار کودک محور در میمون ها هم دیده می شود؟
اگرچه نوزادان میمون معمولاً هدف گفتوگوی مستقیم قرار نمیگیرند، اما در موارد نادری تماس صوتی بین مادران و نوزادان مشاهده شده است. این صداها، هرچند معدود، تصادفی نیستند و ممکن است شکل آغازینی از گفتار کودکمحور را نشان دهند.
تحلیل این تماسهای نادر نشان میدهد:
- برخی از صداها با هدف آرامکردن یا جلب توجه نوزاد انجام میشوند.
- این رفتارهای محدود، ممکن است پایهی ابتدایی تحول ارتباط زبانی در انسان باشند.
- پژوهشگران احتمال میدهند که زبان انسان از همین تعاملهای ساده، به تدریج تکامل یافته باشد.
- این نکته نشان میدهد که حتی کمترین تغییرات رفتاری میتوانند در مسیر تکامل اثرات بزرگی داشته باشند.
نتیجه گیری
پژوهشهای نوین نشان میدهند که گفتوگوی فعال با نوزادان، نهتنها رفتاری فرهنگی بلکه ریشهای ژرف در تکامل انسانی دارد. ارتباط مداوم بزرگترها با نوزادان، بهویژه از طریق گفتار آهنگین و تکرارشونده، بستری مناسب برای رشد زبان فراهم کرده است.
در حالیکه دیگر گونهها برای انتقال پیام از آواهای ساده استفاده میکنند، انسانها ساختار پیچیدهای از معنا و دستور زبان ایجاد کردهاند؛ ساختاری که بهنظر میرسد در همان سالهای آغازین زندگی و از دل گفتوگوهای کودکانه شکل گرفته است.
اگر این فرضیه درست باشد، راز زبان بشری نه در نبوغ ناگهانی، بلکه در تداوم و عشق بیوقفه والدین به گفتوگو با نوزادانشان نهفته است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟
ارسال دیدگاه