در سالهای اخیر ارتباط بین تغذیه و سلامت روان به یکی از موضوعات داغ در دنیای علم پزشکی تبدیل شده است. پژوهشهای متعددی نشان میدهند که انتخابهای غذایی ما نه تنها بر سلامت جسمی، بلکه بر تعادل روانی و خلقوخو نیز تاثیرگذارند. یکی از تحقیقات تازه منتشر شده در این حوزه، زنگ هشداری جدی درباره اثرات منفی برخی رژیمهای غذایی بر وضعیت روحی انسان بهصدا درآورده است.
در این مقاله، به بررسی دقیق یافتههای این پژوهش میپردازیم و تأثیر الگوهای مختلف غذایی بر بروز علائم افسردگی را تحلیل میکنیم. همچنین نقش وزن بدن و مصرف غذاهای فراوریشده در افزایش احتمال ابتلا به افسردگی مورد بررسی قرار میگیرد.
نتایج یک پژوهش گسترده: رابطه بین رژیم غذایی و افسردگی
یک مطالعه علمی جدید که در نشریه تخصصی BMJ Nutrition, Prevention & Health منتشر شده، ارتباط بین الگوهای غذایی و بروز افسردگی را در جمعیت بزرگسالان آمریکایی بررسی کرده است. این پژوهش دادههای تغذیهای و روانی بیش از بیستوهشت هزار فرد بزرگسال را مورد تحلیل قرار داده است.
- از بین افراد شرکتکننده، حدود بیستونه درصد دارای وزن نرمال، سیوسه درصد دارای اضافه وزن و سیوهشت درصد نیز در دسته چاق قرار میگرفتند.
- بیش از هشتاد درصد افراد هیچ رژیم غذایی خاصی را دنبال نمیکردند.
- حدود هشت درصد از شرکتکنندگان از رژیمهای محدودکننده کالری پیروی میکردند.
- سه درصد محدودیت در مصرف چربی، پروتئین یا سایر مواد مغذی داشتند.
- تنها دو درصد از یک الگوی غذایی تثبیتشده پیروی میکردند.
- هشت درصد شرکتکنندگان علائم قابل توجه افسردگی را گزارش کردند.
دسته بندی رژیم های غذایی در این تحقیق
پژوهشگران به منظور تحلیل دقیقتر اثر تغذیه بر خلقوخو، الگوهای غذایی شرکتکنندگان را به چهار گروه اصلی تقسیم کردند. این دستهبندی به آنها امکان داد تا تفاوتهای رفتاری و روانی میان افراد با عادات غذایی متفاوت را بهتر شناسایی کنند.
- رژیمهای محدودکننده کالری: شامل افرادی که بهصورت خودخواسته یا تحت نظر، میزان کالری روزانه دریافتی خود را کاهش داده بودند.
- رژیمهای محدودکننده مواد مغذی: شامل افرادی که مصرف گروههای خاصی از مواد مانند چربی، پروتئین یا لبنیات را بهطور کامل یا جزئی حذف کرده بودند.
- رژیمهای محدودکننده قند، نمک یا کربوهیدرات: در این گروه افراد با هدف کنترل وزن یا بهبود وضعیت سلامتی، مصرف قندهای ساده، سدیم و نشاسته را کاهش داده بودند.
- رژیم تثبیتشده یا فاقد محدودیت خاص: افراد این گروه بدون تغییرات خاص در تغذیه روزمره خود زندگی میکردند یا از رژیم متعادلی پیروی میکردند.
رابطه بین رژیم های محدودکننده و بروز افسردگی
یکی از یافتههای قابلتوجه این پژوهش آن بود که افرادی که رژیمهای غذایی محدودکننده را دنبال میکردند، بهمراتب بیشتر از دیگران علائم افسردگی را گزارش کرده بودند. این رابطه بهویژه در کسانی که کالری یا مواد مغذی خاصی را محدود کرده بودند، برجستهتر بود.
- نمرات بالاتر در شاخصهای ناراحتی روانی و جسمی
- افزایش سطح اضطراب و نارضایتی از تصویر ذهنی بدن
- ارتباط میان محدودیت غذایی و کاهش کیفیت زندگی روانی
محققان هشدار دادهاند که پیروی از رژیمهای غذایی نامتوازن و شدید، بهویژه بدون نظارت متخصص تغذیه یا روانپزشک، میتواند منجر به آسیبهای روانی بلندمدت شود.
نقش وزن بدن در ارتباط میان تغذیه و افسردگی
شاخص توده بدنی (BMI) نیز در این تحقیق نقش مهمی ایفا کرده است. بررسیها نشان دادهاند افرادی که در محدوده اضافه وزن یا چاقی قرار دارند، بیش از دیگران در معرض افسردگی مرتبط با تغذیه نامناسب هستند.
- خطر بروز افسردگی در افراد دارای اضافه وزن یا چاقی بیشتر از افراد دارای وزن متعادل است.
- ترکیب اضافه وزن با رژیمهای سختگیرانه میتواند احساس شکست و اضطراب را تشدید کند.
- افراد با BMI بالا ممکن است بیشتر در معرض رژیمگیری مکرر و بدون نتیجه قرار گیرند که خود به اختلالات روانی دامن میزند.
غذاهای فراوری شده و تاثیر آنها بر سلامت روان
یکی دیگر از نکات کلیدی این پژوهش، تأثیر منفی مصرف غذاهای فراوریشده بر سلامت روان بوده است. غذاهای صنعتی، پرچرب، پرنمک و حاوی افزودنیهای شیمیایی، نهتنها برای سلامت جسم مضر هستند، بلکه با بروز اختلالات خلقی نیز ارتباط دارند.
- ایجاد نوسانات قند خون که بر عملکرد مغز و خلقوخو تاثیر میگذارد.
- کاهش جذب ویتامینها و املاح ضروری برای تنظیم سیستم عصبی.
- افزایش التهاب مزمن که عامل موثر در بروز افسردگی بهشمار میرود.
مطالعات قبلی نیز نشان دادهاند که رژیم مدیترانهای، که غنی از سبزیجات، میوهها، روغن زیتون و ماهی است، میتواند احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش دهد.
هشدار متخصصان: رژیم نادرست ممکن است خطرناک باشد
دکتر «ونکات بهات»، روانپزشک و نویسنده اصلی این مقاله، هشدار داده است که رژیمهای محدودکننده شدید باید با احتیاط مورد استفاده قرار گیرند. وی توصیه میکند افرادی که پیشزمینهای از چالشهای روانی یا اختلال در تصویر بدنی دارند، حتماً زیر نظر متخصص اقدام به تغییر رژیم غذایی خود کنند.
- از پیروی از رژیمهای خودسرانه و بدون نظارت اجتناب کنید.
- به جای حذف گروهی از مواد غذایی، تعادل را در تغذیه رعایت کنید.
- در صورت مشاهده علائم افسردگی، به روانپزشک یا روانشناس مراجعه نمایید.
- از رژیمهایی که وعده نتایج سریع و غیرواقعی میدهند، دوری کنید.
نتیجه گیری
تغذیه سالم نهتنها ضامن سلامت جسمانی است، بلکه نقشی اساسی در حفظ و بهبود سلامت روان ایفا میکند. رژیمهای محدودکننده، بهویژه اگر بهصورت افراطی و بدون نظارت اجرا شوند، میتوانند عامل محرک بروز افسردگی در افراد باشند. کیفیت رژیم غذایی، میزان پردازششدگی غذاها، و وضعیت وزنی افراد، همگی عواملی هستند که باید در کنار هم مورد بررسی قرار گیرند.
اگر به دنبال کاهش وزن یا بهبود سبک زندگی هستید، توصیه میشود با مشاوره همزمان تغذیهای و روانشناختی مسیر سالمتری را انتخاب کنید. رژیم متعادل، فعالیت بدنی منظم و توجه به احساسات و حالات روانی، سه پایه اصلی یک سبک زندگی پایدار و سالم هستند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟
ارسال دیدگاه